۱۳۸۹-۰۴-۱۴

از چیزی که حس کنم 1% اجبار توش هست متنفرم، حتی اگه اون چیز زندگی باشه
زندگی اجباری نمیخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوام
میفهمی؟
هیچ دلخوشی ای ندارم، حتی یدونه! همشو دونه دونه ازم گرفتی.
آخه لامسب، تو خدای منی، من تو رو میپرستمت! اونوقت تو باهام اینجوری میکنی؟!
گریه هامو نمیبینی یا دلت خنک میشه وقتی میبینی این حالمو؟ پس کو اون همه مهربونی و ... که همه ازش حرف میزنن؟!
بابا مهربونیتم نخواستم، فقط تمومش کن، دیگه بسه

هیچ نظری موجود نیست: