در موووودِ عجیبی قرار گرفته ام، شاید عجیب بودنش به خاطر اولین بار بودنش باشد و در کل راضی ام ازش
یکی از علائمِ مووود جدید این است که موزیک ها مغزم را میجوند! دیروز دارِن هایسِ همجنسبازِ دوست داشتنی ام و امروز کــــــــِشا!
هی دوست دارم بگوید It's time to kill the lights and shut the DJ down
ریتم این قسمتش را خیلی دوست دارم؛ کله ی آدم ناخودآگاه همراه با ریتم اینطرف آنطرف میشود و موهایش توی صورتش میریزد
وزنم باز هم شروع کرده به کم شدن و.. خوشالم!
15 تا کم شده و اگر 5 تای دیگر کم شود میتوانم با قدم زدن در خیابان تنِ نصفِ جمعیتِ شهر را بلرزانم! احساسِ خود عن خاص پنداری و اینها هم نیست... واقعیِ واقعی!
وبلاگم را دلیت نمیکنم اما آخرین پستم با این آدرس است، احساس میکنم نگین هر از گاهی وبلاگم را نگاه میکند... می خواهم قبل از عوض کردن آدرس چند روزی این پست بماند، می خواهم اگر نگین آمد و دید بخواند که من هنوز بهش فکر می کنم، دوستش دارم و خیلی وقتها پیش آمده که دل تنگش شوم و عینِ عن الان اشک در چشمانم جمع شد که اینها را گفتم!
نگین جونی، ما اون شرط رو بردیم رفیق، دیدی الکی میترسیدی.. ;)