۱۳۹۰-۰۹-۰۸

خواب هایی که می دیدم تعبیر شد
خودم نمردم اما، یکی از دوست های نزدیکم مرد

در برابر سخت ترین مشکلات و ناگوار ترین اتفاقات آدم می تواند امید خود
را از دست ندهد، سعی کند، دعا کند حتا
اما
مردن آخرِ همه چیز است... نه امیدی هست و نه دعایی می شود کرد
دوست من را زیر خروارها خاک دفن کردند
فردا مراسم سوم برایش می گیرند و چند روز دیگر هفته
و بعد کم کم از یادِ همه می رود
حتا از یادِ کسانی که فکر می کردند خیلی خیلی دوستش دارند

شاید هم مردنِ دوستم تعبیر خواب های من نبوده، شاید اون هم مثل من، خودش
از این مدل خواب ها می دیده

وقتی به اتفاقاتی که برایم می افتد نگاه می کنم، احساس می کنم به پایان خیلی نزدیکم

هیچ نظری موجود نیست: